هر روز یک حکایت از سعدی ، برای دانش آموزان عزیز کلاس ششم
حکایت چهارم
بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد .
برای دیدن حکایت ، ادامه ی مطلب را ببینید .
بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد .
پسر را گفت : نباید که این سخن با کسی در میان نهی .
گفت : ای پدر ، فرمان توراست ، نگویم
ولی مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست ؟
گفت : تا مصیبت دو نشود یکی نقصان مایه ودیگر شماتت همسایه .
مگوی انده خویش با دشمنان که لا حول گویند شادی کنان
:: امتیاز: |
|
نتیجه : 5 امتیاز توسط 4 نفر
مجموع امتیاز : 74 |
|
:: بازدید : 1127
:: ارسال شده در:
حکایات سعدی ,
:: مطالب مرتبط:
حکایاتی از سعدی ، برای همکلاسی من ، کلاس ششمی ها - 5 ,
حکایاتی از سعدی ، برای همکلاسی من ، کلاس ششمی ها - 3 ,
حکایاتی از سعدی ، برای همکلاسی من ، کلاس ششمی ها - 2 ,
حکایاتی از سعدی ، برای همکلاسی من ، کلاس ششمی ها - 1 ,
:: برچسبها:
حکایت ، حکایات ، حکایات سعدی ، حکایتی از سعدی ، همکلاسی من و حکایات سعدی ، حکایت همکلاسی من برای کلاس ششمی ها ، کلاس ششم ابتدایی ، پایه ی ششم ، دوره ی ابتدایی ، دبستان امیر کبیر گرگان ، امیر کبیر ، گرگان ، گلستان ، گلستان سعدی ، نظم ، نثر ، نظم و نثر ، شعر ، داستان ، دوره ی ابتدایی ,